خادم افغانی آرامگاه شهدای 72 تن بهشت زهرا روایت می کند
احمدینژاد آنقدر گریه کرد که دلم برایش سوخت!
روزی که من چفیه را گردن آقا دیدم رفتم بسیج بهشت زهرا ثبت نام کردم و کارت بسیج گرفتم. گفتم چفیه مال بسیج است و آقا به این عظمت این چفیه را به گردن انداخته است ... من هم باید بسیجی شوم.